بهروز اسدنژاد-اگر بخواهم نشانههایی از این همسویی برشماریم چندی از آنها این موارد خواهد بود:
یکم) صنعت بیمه به سبب کارکرد و اهداف خود با هرگونه ناهنجاری و عدم توازن در طبیعت و اجتماع و فرهنگ و اقتصاد مخالف است. بیمه با طلاق و سرقت و ناامنی و آلودگی هوا و جنگ و استرس و مشروبات الکلی و سیگار و قاچاق و سرعت بیش از حد مجاز و از بین رفتن جنگلها و بیکاری و رکود اقتصادی و بیسوادی ناموافق و بالعکس با هر آنچه به سلامت روحی و اجتماعی کمک میرساند موافق است و فرآیندها و اهداف خود را طوری تنظیم میکند که همه عدم توازنهای فوق به توازن بازگردند چراکه همه اینها سود کسب و کار را تحت تاثیر قرار میدهد. صنعت بیمه نه تنها از خود هیچ آلودگی برجای نمیگذارد که با پوشش ریسکهای فیزیکی و اجتماعی و شیمیایی و انسانی، آرامش خاطر و اطمینان را به جامعه هدیه میکند. همسویی سود کسب و کار و سود اجتماع پدیده نادری است که کمتر میتوان در صنایع و خدمات دیگر، نمونه آن را یافت.
دوم) ستون خیمه بیمه اصل حسن نیت است و این عنصر خود را در جای جای قراردادهای بیمهای بازتابانده است به عبارت دیگر یکی از کانالهای تقویت حسن نیت و صداقت، بیمه است.
سوم) صنعت بیمه مددرسان انسانها در سختیها و مصیبتهای مالی و جانیست. بیمه بر پایه تعاون و همیاری شکل گرفته است برای انجام امور خیر (پرداخت زیان) _وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوى – و از طرف دیگر همه کسانی که در این تعاون مشارکت داشتهاند در صورت بروز زیان، چندین برابر مبلغ پرداختی خود (حقبیمه) را میتوانند دریافت کنند- مَن جَاء بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا-
چهارم) درآمدهای صنعت بیمه راکد نیست، با بخشی از آن خسارتها و زیانهای مالی و جانی پرداخت میشود و با بخشی دیگر سرمایهگذاریهای متنوعی انجام میگردد که موجبات ایجاد اشتغال، پسانداز و رونق اقتصاد فراهم میآید.
بهاری دیگر در پیش است و این پدیده وحیانی و طبیعی میتواند حاوی الهاماتی برای صنعت بیمه باشد:
الف- بارزترین ویژگی بهار، نو شدن و نو خواهی و نو زایی است و این دقیقا اولین الهامی است که باید از بهار گرفت. بیمه با عمری به قدمت ۸۵ سال به شدت نیازمند نو شدن و گرفتن گرد و غبار از چهره خود را دارد. این نو شوندگی باید در همه ابعاد و ارکان خود را نشان دهد، در ارائه محصولات نو، ابداع روشهای نوی ارائه خدمات و بهکارگیری افراد و افکار نو در عرصه مدیریت و کارشناسی.
ب- بهار خود به تنهایی دگرگونی و دگردیسی طبیعت را رقم نمیزند، در آستانه بهار، نفوس نیز با تغییر در احوال و حالات خود، به زایش طبیعت کمک میرسانند. وقتی در دلها کینهای نماند و مهربانی سرمشق شود و آیندهنگری و خوشبینی و امید و آرزوهای خوب برای یکدیگر جای را بر یاس و ناامیدی و دم غنیمت شمری تنگ نماید، بهار جانها و بهار طبیعت تلاقی میمونی با هم خواهند داشت. بهشدت معتقدم شرکتهای بیمه و صنعت بیمه برای فائق آمدن بر مشکلات ساختاری آن نیازمند همدلی و مشارکت و آیندهنگری و تعامل با یکدیگر و اتخاذ رفتارهای حرفهایاند. اگر قرار باشد صنعت متحول شود و تغییر کند این تغییر و گرگونی باید از خود آغاز شود.
ج- زلال بودن سومین ویژگی بهار است. طبیعت در هنگامه دگرگونی زلال و بیآلایش و شفاف است و شاید همین ویژگی است که آدمی با دیدن جلوههای طبیعت به وجد میآید. بهنظرم سومین الهام و درسی که میتوان از بهار آموخت و بیمه بهشدت به آن نیاز دارد اتخاذ استراتژی زلالیت و شفافیت است. شرکت بیمه زلال و شفاف، یعنی صنعتی که دارای فرآیندهای فنی و مالی و مدیریتی شفاف است و همین خصلت میتواند موجبات حصول اطمینان ذینفعان و مشتریان داخلی و بیرونی را از تداوم حیات و درست اداره شدن شرکتهای بیمه فراهم کند.
د- تکون و تحول طبیعت حامل این پیام نیز هست که هیچ زمستان و هیچ بهاری مستدام و پایدار نیست. نباید انتظار داشت همیشه بهار باشیم و اگر مراقبت از اهداف و آرمانها و دستاوردها نشود، پاییز و زمستان آنها فرا میرسد و اگر الزامات بهاری شدن و ماندن رعایت شود میتوان در زمستان هم بهار بود و در آتش، گلستان ساخت.
امیدوارم صنعت بیمه در سال جدید با نو شدن، آیندهنگری و شفافیت، بهاری مستدام را در پیش داشته باشد انشاالله.