به گزارش رویداد خبر به نقل از روابط عمومی بیمه میهن؛ رسول آریان پور با اعلام این مطلب و تأکید بر اصلاح رویکردها افزود: دنیای امروز، دنیای مدیریت است، چون مدیریت هم فن است هم تخصص و هم هنرو نمیشود اینها را از همدیگر تفکیک کرد و درصدی برایشان قائل شد ولذا توسعه از راه مدیریت میگذرد نه اقتصاد و مدیریت اساس کار سازمانهاست.
در دهه ۹۰ رویکرد مدیریتها عوض شد و مقام معظم رهبری هم نارضایتی خودشان را اعلام کردند. یعنی از آن خدمتگزاری انقلابی اسلامی، دوستان مسیری رفتند که مجموعه کلان اقتصادی هم پیچیده شد. اما در هر صورت، باید این مدیریتها برگردد به این دیدگاه که انقلاب ما، انقلاب اسلامی است و تکیهگاه ما هم به مردم است یعنی پشت میزها، باید منافع مردم دیده بشود. مخصوصاً آنهایی که در نهادهای عمومی و دستگاههای دولتی حضور دارند، باید تفکرشان برگردد به اینکه ما از منابع، خوب استفاده کنیم.
در سایه مدیریتمان میشود هم کارآیی داشت و هم مدیر موثری بود و هم بهرهوری را افزایش داد و هم سازمانهای موثری را ایجاد کرد. بنابرین رویکردها باید اصلاح شود. اینکه ما تمام هم و غم خود را در منابع زیرزمینی خودمان لحاظ کنیم اما نظرمان صرفا به مراودات خارج از کشور باشد، که این هم قابل احترام و اتکاست؛ واقعیت این است که ما از این رویکرد انقلابی، اسلامی بودن نظام کمی فاصله گرفتهایم.
«تعهد یا تخصص»
مدیرعامل بیمه میهن در مورد تعهد و تخصص نیز گفت تعهد در کنار تخصص به عنوان یک ارزش مطرح است و یکی از معیارهای اساسی عملکرد کارگزاران نظام اسلامی، داشتن تعهد درکنار تخصص است. ما فکر میکنیم مدیریت یعنی اداره کردن یک مجموعه، در صورتی که مدیریت فراتر از اداره کردن است. مدیریت یعنی استفاده بهینه از منابع و امکاناتی که ما تحت مدیریت از آن نام میبریم. این استفاده از منابع و امکانات مستلزم تخصص و تجربه است.
نمیشود مدیریت را دست کسانی داد که با آن صنعت بیگانه هستند یا تجربه کافی را ندارند. تجربه تعریف دارد یعنی تئوری ضربدر عمل، حاصلش میشود تجربه.
مثلا مدیریت ارشد شرکت چقدر باید مهارت ادراکی داشته باشد و در کنار آن چقدر مهارت فنی و چقدر مهارت انسانی؟ اما واقعیت این است که فراتر از مهارت ادراکی، به مهارت فنی هم در سازمانها نیازمندیم که بستگی به نوع سازمان و سطح آن تعریف می شود. در واقع این خطایی است که ما در مدیریت ها مرتکب شدهایم که برای مدیران ارشد، فقط مهارت ادراکی لازم است.
مهارت ادراکی از کجا پیش میآید و چگونه تحصیل میشود؟ غیر از این است که باید مهارت فنی و انسانی را در خودمان به نحوی به بالندگی برسانیم تا مهارت ادراکی به وجود بیاید؟ مهارت ادراکی به چی؟ اینکه مثلا من به سازمان مهارت ادراکی نداشته باشم و به محیط خارج از سازمان مهارت ادراکی داشته باشم؟ خیر، اینها خطاهایی است که اتفاق افتاده و ما خودمان را با کشورهای پیشرفته که ساختار و زیربنایشان فراهم شده است، مقایسه میکنیم و میگوییم چرا آنجا یک ژنرال را به عنوان وزیر آموزش و پرورش میگذارند و ما اینجا نمیتوانیم یک مهندس مکانیک را به عنوان وزیر بگماریم، اینها خطای دیدی است که اتفاق میافتد و خطای مقایسهای نادرستی که به وقوع میپیوندد.
رسول آریان پور گفت البته در بحث تعهد و تخصص، مطالب متعددی عنوان شده است؛ فرمایش شهید چمران در این زمینه مصداق دارد و آن اینکه هیچ آدم متعهدی اگر تخصص نداشته باشد نباید مسوولیت قبول کند. بنابراین ما هم به تخصص احتیاج داریم و هم به تعهد. تعهد به ما جهت میدهد که آیا این مسئولیت را بپذیریم یا نپذیریم. پس خلط مبحث بین تعهد و تخصص نیست و اولویت با تعهد است. ما اگر مدیران متعهدی باشیم، در کاری که تخصصی نداریم، مسوولیتش را نمیپذیریم.
مدیرعامل بیمه میهن با تأکید بر اینکه باید از دوستانی که به اصول نظام، انقلاب و اصول سازمانی اعتقاد دارند استفاده شود افزود: دولت سیزدهم هم به دنبال این است که نیروهای متعهد و متخصص را جذب کند و این نگاه متفاوتی که در دورههای گذشته نسبت به ارائه خدمات دولت مدنظر بوده است میخواهد با انتصابات اصلاح کند.
بنده فکر میکنم دولت باید عمیقتر به این انتصابات فکر کند تا حواشی در کشود اتفاق نیفتد. ما در کشور نیروهای ارزشمند زیادی داریم. دانشگاهی، با تجربه، متخصص که میتوانیم از اینها استفاده کنیم تا تکیهگاه پیشبرد کارمان قرار بگیرند. تعصب خاصی هم به هیچ موضوعی نباید باشد که مثلا بعد از ۴۳ سال که از انقلاب گذشته بگوییم آنهایی که سابقه انقلابی دارند باید منصوب شوند و آنهایی که سابقه انقلابی ندارند را حذف کنیم. باید از دوستانی که به اصول نظام، انقلاب و اصول سازمانی اعتقاد دارند استفاده شود، هرچند که باید نگاهمان به آرمانهای انقلاب باشد تا ملاک موفقیت ما تلقی بشود.
«توصیههای مدیریتی»
مدیرعامل بیمه میهن در پایان این گفتگو توصیه هایی مدیریتی هم داشت و به جوانانی که وارد عرصه خدمت و فعالیت میشوند توصیه کرد مراحل را به درستی طی نمایند و سعی کنند در خود و سازمانشان استخوانبندی تجربهها را تکمیل و سطوح سازمانی را طی کنند تا انشاالله به مرحلهای برسند که بتوانند آنچه را که ما از مدیریت انتظار داریم و برآیند مدیریت ماست یعنی تصمیمگیری درست، به آن برسند. مدیریت منهای تصمیمگیری- مخل سازمانی خواهد بود.
عمده دلایلی که در تصمیمگیریها، تعلل ایجاد میکند، برای این است که پختگی لازم در مدیریتها وجود ندارد. اگر مدیریت پختگی لازم را داشته باشد، اساسا باید به تصمیمگیریها با رغبت بیشتری مبادرت کند. اما مشاهده میکنیم برخی از دوستان، این امور را به زمان میسپارند که زمان هم خیلی از چیزها را حل نمیکند.
قوت کار ما باید این باشد که به موقع تصمیم بگیریم و این تصمیمات ما هم، در زمان خاص خودش ارزشمند و کارساز است. بین تصمیمگیری هر چقدر فاصله بیفتد از ارزشش میکاهد و چه بسا که دوره مصرفش هم تمام بشود.