به گزارش رویداد خبر به نقل از خبرنگار مهر، تابستان سال گذشته پنج پتروپالایشگاه به مجموع ظرفیت یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه و ۳ پالایشگاه میعانات گازی به ظرفیت ۲۴۰ هزار بشکه از سوی وزارت نفت به عنوان طرحهای برگزیده معرفی شدند. مزیت اصلی این طرحها که عمدتاً در مناطق جاسک، جزیره لاوان و گناوه قرار داشتند استفاده از مزایای قانون «حمایت از توسعه صنایع پایین دستی نفت خام و میعانات گازی با استفاده از سرمایه گذاری مردمی» همچون تنفس خوراک بوده است. ناظر به همین قانون و طرحهای مصوب، یکی از برنامههای اصلی جواد اوجی در وزارت نفت، افزایش ظرفیت پتروپالایشی در کشور بوده است. به نظر میرسد تعلل طولانی مدت در دولت گذشته بیشترین آسیب را به سرمایهگذاران این طرحها زده و بازگرداندن اعتماد بخش خصوصی نیازمند اهتمام ویژه وزارت نفت است.
با توجه به اهمیت موضوع ورود سرمایهگذاران بخش خصوصی به صنعت پتروپالایشگاهها به گفتوگو با سید رضا کسایی زاده، از اعضای هیئت مدیره یکی از پتروپالایشگاهها و معاون اسبق وزیر نفت نشستیم.
چرا قانون پتروپالایشگاهها توانست انگیزه سرمایهگذاران را برای ورود به این حوزه افزایش دهد؟
اقبال به پالایشگاهسازی در دنیا رو به کاهش است و عمده دلیل آن حاشیه سود پایین آن است. به همین خاطر مجلس و دولت تمهیدی به کار بردند تا واحدهای پتروپالایشی ساخته شود زیرا این واحدها از نظر اقتصادی بهتر از پالایشگاه هستند و در قانون حمایت از صنایع پایین دستی نفت و گاز با سرمایههای مردمی مشوقهایی نیز در نظر گرفته شده تا باعث شود سرمایهگذار بیشتر تشویق شود. یکی از مشوقها که بسیار ارزشمند هم هست تنفس خوراک بوده به این معنی که به اندازه میزان سرمایه گذاری درسال های ابتدای بهره برداری پول خوراک پرداخت نمیشود و این مبلغ مثل یک وام با سود پایین به صندوق توسعه ملی بازپرداخت میشود. یک مشوق دیگر این است که بر اساس آن چه که در قانون آمده ده درصد تخفیف در قیمت خوراک اعمال میشود البته این تخفیف با رعایت الزاماتی است که در اصلاحیه قانون آمده است. در واقع این تخفیف خوراک به شرطی اعمال میشود که میزان نفت کوره پایینتر از ۷ درصد باشد و گوگرد این نفت کوره در حد نیم درصد بیشتر نباشد که در کشتیها و حمل و نقل قابل استفاده باشد. همچنین پتروپالایشگاه باید در سال ۲۰ هزار تن کک سوزنی یا ۵۰ هزار تن کک اسفنجی و یا ۵۰ هزار تن پروپیلن با درجه خلوص ۹۹ درصد تولید کند.
به طور کلی رویکرد پتروپالایشگاههای نسل بعدی چگونه خواهد بود؟ هدف قانون گذار از این قانون افزایش تولید سوخت بوده یا تولید مواد شیمیایی؟
هدف اصلی قانون گذار جلوگیری از خام فروشی و برون رفت از تحریم نفت خام بوده است. هدف بعدی این است که با توجه به اینکه پیشبینی میشود مصرف فر آوردههای نفتی در جهان رو به افول است و تنوع سبد سوختی دنیا با گسترش LNG و انرژیهای تجدید پذیر رو به رشد است و به طور کلی رویکرد آینده دنیا مواد محور خواهد بود باید بگونه ای عمل شود که تا جائیکه در توان داریم نفت خودمان را با تبدیل به فرآوردههای پتروشیمیایی فرآوری و محصول با ارزش تولید کنیم. در دنیا رویکرد روز آمد پالایشگاه سازی، ساخت مجموعه هایCTC (CRUDE TO CHEMICAL)هست که به معنای تبدیل نفت خام به مواد شیمیایی است و سوخت محور نخواهد بود
لازم به ذکر است هرچه ما سهم مواد شیمیایی را در پالایشگاههایمان بیشتر کنیم پیجیدگی فرآیندی افزایش یافته و IRR(نرخ بازدهی داخلی) و Refinery margin یا همان سود هر بشکه نفت بالاتر میرود که همین موضوع موجب تشویق سرمایه گذار میشود ولی از طرفی سرمایه اولیه بالاتری را میخواهد.
آیا تکنولوژی لازم برای ساخت پتروپالایشگاه در کشور وجود دارد؟
برخی خیال میکنند پتروپالایشگاه تکنولژی عجیبی است ولی همانطور که عرض کردم پتروپالایشگاه یعنی پتروشیمی و پالایشگاه به صورت یکپارچه و ما فناوری این دو صنعت را بطور کامل در کشور داریم. از ابتدا هم این نظریه مطرح بود که بهتر است این مجموعهها به صورت تلفیقی ساخته شود ولی در ایران به دلایل مختلف از جمله فشارهای سیاسی در نقاط مختلف کشور پتروشیمی و پالایشگاه در کنار یکدیگر وجود دارد ولی یک پارچه نیست اما این قانون نگاه تلفیقی به این موضوع دارد. از طرفی میتوان گفت بین ۷۰ الی ۸۰ درصد از کالا و مواد ساخت آن در داخل تولید میشود و شرکتهای مهندسین مشاور و پیمانکاران توانمندی در کشور وجود دارد و جای نگرانی برای ساختن این مجموعهها نیست ولی برای ساخت پالایشگاه یک دانش فنی یا لایسنس هم نیاز است که باید از خارج خریداری بشود. خرید این دانش فنی از کشورهای غربی به دلایل شرایط تحریمی در حال حاضر ممکن است با مشکل مواجه شود ولی بازدارنده نیست زیرا برای اکثر واحدها مسیرهای مشابهی هم وجود دارد.
در مجموع چه میزان سرمایه برای احداث طرحهای پتروپالایشگاهی نیاز است؟
سرمایهگذاری برای اینگونه واحدها بسیار سنگین تراز پالایشگاههای موجود است. طبق محاسبات برای هر بشکه نفت خام بایستی ۴۰ هزار دلار سرمایه اولیه وجود داشته باشد. مجموع طرحهایی که در این قانون تا کنون پذیرفته شدهاند حدود ۱.۵ میلیون بشکه با احتساب پترو پالایشگاههای با خوراک میعانات گازی ظرفیت دارند که این سرمایه گذاری ها معادل ۵۰ الی ۵۵ میلیارد دلار منابع مالی نیاز دارند. قانون به گونهای دیده شده که حداقل ۱۵ درصد تأمین مالی این پروژهها از طریق سرمایهگذار و حداقل ۳۰ درصد از طریق بازار سرمایه تأمین شود. باقیمانده منابع مالی از طریق فاینانس خارجی تأمین شود. در واقع تأمین تمام این منابع از طریق منابع داخلی متبادر به ذهن نیست..
اگر امکان سرمایهگذاری خارجی مطرح نشد، آیا امکان به سرانجام رساندن این طرحها وجود دارد؟
یک پیشنهادی که مطرح شده این است که اگر امکان سرمایه خارجی وجود نداشت، تنفس خوراکی که بنا است بعد از راهندازی تخصیص داده شود از هم اکنون و در شروع کارمنظور گردد. یعنی یک صندوق سرمایهگذاری انرژی تأسیس شود و سهم صندوق توسعه ملی که مقرر است طبق قانون تا ۳۵ درصد در هر ماه به این بحث اختصاص پیدا کند، در این صندوق جمع شود و از طریق بانک کارگزار به پروژهها متناسب با وضعیت پیشرفت پروژه ویا جریان نقدینگی با تأیید شرکت ملی نفت پرداخت شود. در واقع از الان باید شرکت ملی نفت میزان تخصیصی نفت خام به این بحث را پیش بینی کند و عایدی آن را در این صندوق جمع کند تا برای احداث پتروپالایشگاهها تسهیلات دهد. البته این موضوع نیاز به قانون دارد و باید جزئیات و جوانب آن در نظر گرفته شود و اگر صلاح باشد در بودجه سال ۱۴۰۱ لحاظ گردد..
احداث پتروپالایشگاه چقدر زمان نیاز دارد؟
همانطور که در دنیا معمول است در ابتدای احداث پتروپالایشگاهها ۶ ماه برای طراحی مفهومی، یعنی مکان یابی، مطالعه بازار، انتخاب فرایند عملیاتی و مشخص شدن درصد فراوردهها زمان میبرد. پس از آن باید طراحی بنیادی انجام شود که آنهم دو سال زمان نیاز دارد و پس از آن نیز اجرا شروع میشود که حداقل ۴ سال زمان لازم دارد. در واقع ساخت یک پترو پالایشگاه که یک مگا پروژه است خوشبینانه ۶ سال و نیم زمان میبرد. الان اغلب طرحها در همان مرحله اولیه طراحی مفهومی و بنیادی هستند.
به تازگی دولت طرح احداث یک پالایشگاه ۳۰۰ هزار بشکهای با نام شهید سلیمانی را داده است. این اقدام را چگونه ارزیابی میکنید؟
بر اساس سیاستهای اصل ۴۴ اشکال قانونی دارد و وزارت نفت نمیتواند کاملاً مالک یک پالایشگاه شود. از طرفی دولت چگونه میخواهد یک پالایشگاه ۱۲ میلیارد دلاری را بسازد؟ با کدام پول؟ وقتی بخش خصوصی برای ورود به این صنعت اعلام آمادگی کرده و کار را شروع کرده منطقی نمیباشد که خود دولت پالایشگاه بسازد. خود ما هم در دولت کار کردیم و میدانیم پالایشگاهی که دولت بخواهد بسازد مثل ستاره خلیج فارس و فاز ۱۴ پارس جنوبی که حدود ۱۴ سال زمان برده است خواهد شد. حالا که بخش خصوصی برای این کار اشتیاق دارد بهتر است به آن کمک کنیم و بنظر نمیرسد که دولت بخواهد تجربه بد گذشته را تکرار کند..
آیا دولت از سال گذشته که طرحها اعلام شدند دولت وظیفه تنظیمگری خود را به نحو احسن انجام داده است؟
به طور کلی من روند و رویکرد دولت را مثبت ارزیابی میکنم. بعد ازفراخوان عمومی از تابستان سال گذشته مجوزهای احداث پتروپالایشگاه به شرکتهای منتخب داده شد و وزارت نفت بر اساس تکالیف قانونی پیگیر صدور مجوزها، تخصیص زمین، تهیه آئین نامههای اجرایی، تهیه تعهد نامه، گزارش گیری پیشرفت کار وتهیه قرار داد خوراک بوده است. در هفته گذشته نیز جلسهای با حضور وزیر نفت و سرمایه گذاران برگزار گردید و در این جلسه اظهار تمایل کردند که هر ۳ ماه این جلسه برقرار شود تا میزان پیشرفت کار مشخص و مشکلات سرمایه گذران رسیدگی شود و این اقدام پسندیده نشان از جدیت وزارت نفت در پیگیری احداث پتروپالایشگاه ها را دارد. البته هنوز هیچ مجوزی در راستای تنفس خوراک ابلاغ نشده و قانون هم به ما میگوید که زمان فعال شدن پروژه برای گام اول از زمان ابلاغ مجوز تنفس خوراک میباشد و این در حالی است که الان نزدیک به ۱۴ ماه از مجوز اولیه طرحها گذشته است.