فردی که دارای معلولیت است علاوه بر برخورداری از حقوق عامهای که در فصل سوم قانون اساسی به عنوان حقوق ملت مطرح شده، به دلیل ویژگیهایی که دارد از قانون و حقوق خاصتری یعنی قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت برخوردار است. این قانون در سال ۸۳ تصویب شده بود اما در سال ۹۶ بازنگری و مجدداً تصویب شد اما بخش عمدهای از این قوانین را نتوانستهایم اجرا کنیم.
در قانون برای افراد دارای معلولیت شدید و خیلی شدید پایه حقوق قانون کار به عنوان حداقل مستمری تعیین شده است؛ یعنی هر کدام از افراد دارای معلولیت شدید و خیلی شدید حداقل سه میلیون تومان در ماه باید دریافت کتتد اما اکنون برای یک فرد معلول مستمری ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار تومانی پرداخت میشود.
اصل ۳۰ قانون اساسی به لزوم آموزش رایگان همه مردم اختصاص دارد. همچنین قانون حمایت از افراد دارای معلولیت نیز بر رایگان بودن تحصیل این افراد در دانشگاهها تأکید دارد اما آیا این مهم محقق شده است؟ هیچ بانک اطلاعاتی دقیقی در خصوص افراد دارای معلولیت در کشور نداریم، پس چطور میخواهیم امکان آموزش آنها را فراهم کنیم.
مشکل اشتغال و نابرابری فرصتهای شغلی بین افراد دارای معلولیت و افرادی که معلولیت ندارند، مشکل مسکن و مناسبسازی اماکن عمومی از جمله مشکلات این گروه است. حتی سازمانهایی که عضو دبیرخانه مناسبسازی کشور هستند هم ساختمانهای خودشان را مناسبسازی نکردهاند و در کل شهرهای ما دوستدار افراد دارای معلولیت نیست.
احترام و نه ترحم به افراد دارای معلولیت با دانستن و ادای حقوق آنها محقق میشود پس اول باید همه مردم حقوق افراد دارای معلولیت را بشناسند تا بتوانند این حقوق را رعایت کنند. تنها با این روش است که معلولیت افراد زمینهای برای محرومیت آنها از حقوقشان را فراهم نمیکند.
مسئله مهم دیگر مراقبت و آموزش خانوادههایی است که فرد معلول در خانواده دارند. افرادی که از فرد دارای معلولیت مراقبت میکنند هم نیازمند حمایتهای روانی و اجتماعی هستند. برای مثال روابط اجتماعی مادری که فرزند معلول دارد با سایر افراد متفاوت میشود و معلولیت فرزند بر روی نقشهای اجتماعی مادر در جامعه تأثیر میگذارد.
در دهههای قبل هم محلهایها در نگهداری، حمایت، پذیرش و مسئولیتپذیری در قبال افراد دارای معلولیت نقش مهمی داشته و به خانوادههای آنها کمک میکردند اما اکنون دیگر محلات چندان وجود ندارد و خانوادههای دارای معلول تنها هستند.
حمایت اجتماعی از افراد با هر نوع و میزان از معلولیت توسط هم محلهایها به خانوادهها کمک زیادی در رفع فشارهای روانی میکرد اما اکنون این مراقبتها کم شده و فشار بیشتری به خانواده وارد میشود به نحوی که حتی زمینه بروز رفتارهایی که آزار افراد دارای معلولیت را به دنبال دارد، فراهم کرده است.
البته آزار معلولان به داخل خانه محدود نیست و در محیط کار، محیطهای عمومی، حمل و نقل عمومی و … همه کسانی که این با این قشر از جامعه سر و کار دارند باید حقوق این افراد را بشناسند و رعایت کنند چراکه عدم رعایت حقوق آنها در اصل معلول آزاری است.
* رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران