تجارت گردان – مجیدرضا حریری در گفتوگو با ایلنا در مورد لزوم پیوستن ایران به پیمانهای تجاری به خصوص با کشورهای شرق آسیا اظهار کرد: راه تعالی و پیشرفت تجارت فرامرزی ما این است که یاد بگیریم با کشورهای مختلف، پیمانهای دوجانبه و چندجانبه، پیمانهای منطقهای، سازمانهای بینالمللی تجاری تعامل داشته باشیم. این موضوع کمک میکند تا تولید ما باب بازارهای جهانی شود و همچنین با ممزوج شدن اقتصاد ما با اقتصاد دنیا، از تحریمهای یک جانبه مصون شود. چند سالی است که مراودات اینچنینی را با اوراسیا، پاکستان و ارمنستان آغاز کردهایم اما هنوز بسیار جزئی است و حتی نمیتوانیم بگوییم گام اول را برداشتیم بلکه گامهای اولیه پیش از شروع هستند.
وی افزود: امیدوار هستیم که طی ماههای آینده درسازمان کنفرانس شانگهای هم عضو اصلی شویم که فرصتی است برای اینکه وارد یک پیمان منطقهای شویم. از نظر وسعت خاک و جمعیت بخش بزرگی از دنیا سازمان کنفرانس شانگهای هستند، اگر ما نیز به آن بپیوندیم فرصت خوبی از نظر تجاری خواهد بود. علت وجودی پیمان شانگهای امنیتی بود اما الان با توجه به برنامه احیای جاده ابریشم، کشورهای عضو پیمان شانگهای توانستهاند روابط اقتصادی بسیار بزرگی را با یکدیگر شکل دهند. سازمان کنفرانس شانگهای صندوقی برای کمک به کشورهای زیرمجموعه خود دارد بنابراین شکل امنیتی این پیمان در حال تبدیل به صورت اقتصادی است.
حریری با اشاره به قدرت گرفتن کشورهای شرق آسیا تصریح کرد: همه کسانی که اقتصاد را در حوزه بینالمللی تحلیل میکنند با تقدم و تاخر روی زمان، اتفاق نظر دارند که آینده اقتصاد دنیا را آسیا و به خصوص آسیای جنوب شرقی شکل میدهند. اقتصادهای برتر دهههای آینده دنیا چین و هند میشوند، بسیاری قبل از کرونا این پیشبینی را داشتند، بعد از کرونا تردیدهایی در مورد هند بود اما در مورد چین میبینیم که رشد اقتصادی این کشور سرعت نیز گرفته است. بنابراین طبیعی است که اقتصاد دنیا به طرف شرق آسیا گرایش پیدا میکند، آسیا پاسفیک منطقهای میشود که در آن شاهد منازعات سیاسی و نیز رشد اقتصادی و تاثیر آن بر اقتصاد دنیا خواهیم بود.
وی اضافه کرد: خوشبختانه ما با کشورهایی مانند چین، ژاپن و کره جنوبی علاوه بر اینکه سوابق تجاری خوبی داریم، امکانات مبادلهای مناسبی داریم. یعنی اقتصادی این کشورها با اقتصاد ما به طور طبیعی میتواند چفت و بست شود. این امکان بالقوه وجود دارد اما برای بالفعل شدن آن نیاز داریم تنشهای سیاسی خود را در دنیا کاهش داده و بیاثر کرده و اثر منازعاتمان با آمریکا را بر مبادلاتمان با دیگر کشورها کمتر کنیم. برای این کار دستگاه دیپلماسی و سیاسی ما باید راهحلهای مناسب آن را بیابند، قطعا اگر ما درگیر این تنشها باشیم سرعت همکاری ما با کشورهای جنوب شرق آسیا مناسب نخواهد بود. اما به صورت بالقوه همیشه این امکان وجود دارد که ما با این اقتصادها مانند هند، ژاپن، کره جنوبی و چین به عنوان سردمداران اقتصاد جنوب شرق آسیا پیوند داشته باشیم.
رییس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین بیان کرد: تعاریف سنگاپور در دنیا برای اقتصاد شاید چندان با اقتصاد ما همگن نباشد و حتی میتواند رقیب باشد، سنگاپور عمدتا مرکز مبادلات مالی و ترنزیت کالا است، ما نیز میتوانیم دست کم در حوزه ترانزیت کالا به عهده بگیریم. اگر ما روزی بتوانیم از ظرفیت واقعی بندر چابهار استفاده کنیم بسیاری از بنادر اقیانوس هند را تحت تاثیر قرار میدهد چراکه راه تاریخی ترانزیت کالا از شرق به غرب جهان از ایران میگذرد.
وی خاطرنشان ساخت: با توجه به اینکه آینده تجارت جهان در شرق آسیا رقم میخورد برای داشتن سهم بیشتری از تجارت آینده از الان باید وارد پیمانهای تجاری با این کشورها شویم. در مورد چین ما سند ۲۵ ساله همکاریهای دو جانبه را نوشتهایم و میتوانیم کار خود را با آنها بر اساس همین سند پیش ببریم. همین چند روز پیش، رییس جمهور چین و رییس جمهور ایران مکالمه تلفنی داشتند، دو طرف تاکید بر اجرایی کردن سند ۲۵ ساله داشتند. با هند هم همیشه احتمال اینکه کارهای گستردهتری کنیم وجود دارد اما در مورد کره جنوبی و ژاپن بخش زیادی از آینده مراودات تجاری ما منوط به حل یا کمرنگ شدن بحران ما با آمریکا در صحنه بینالمللی است. نوع روابط سیاسی هند نسبت به این کشورها از آمریکا مستقلتر است.
حریری در مورد وضعیت ایران در کریدورهای اقتصادی گفت: کریدور اقتصادی یک تعریف طبیعی دارد که به طور طبیعی در طول تاریخ هر کسی میخواست از شرق به غرب جهان یا از شمال به جنوب جهان حرکت کند ایران بر سر راه او بود. مزیت جغرافیایی ایران اتصال شرق و غرب و شمال و جنوب دنیا به هم است. بنابراین ایران برای این کار بهترین گزینه است اما اینکه فکر کنیم کشورها صبر میکنند تا بالفعل هم بتوان از این بهترین گزینه استفاده کرد، درست نیست. تجربه نشان میدهد که در بسیاری از موارد مانند خطوط نفت جیحون ما را دور زدند اما در بعضی از کوریدورهای شمالی جنوبی در انتقال گاز، نفت و انرژی غایب هستیم.
وی افزود: بسیاری از دیگر کشورها هم در پی این هستند که در امکانات خود که به طور طبیعی از امکانات ما کمتر است سرمایهگذاری کرده و مزیت ایجاد کنند. در چند دهه قبل دیدیم که جبل علی توانسته بخشی از جایگاه ما را در ترانزیت بینالمللی کالا بگیرد، بندر گوادر پاکستان در حال تجهیز است که نقش ما را کم رنگتر میکند، کانالهایی از ترکیه کشیده میشود یا مناطقی که ه رسال سودی برای خود ایجاد میکند، مواردی هستند که جایگزین مزیت طبیعی ما میشوند. اگر نتوانیم تعاملات خود با دنیا به سمتی ببریم که برای این مزیت طبیعی سرمایهگذاری خارجی جذب کنیم تامین مزیت بالقوه به حالت بالفعل در بیاید دنیا منتظر ما نمیماند.
رییس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین در مورد علل و عوامل بالفعل شدن این مزین گفت: این موضوع یک وجه تاریخی نیز دارد و در دو یا سه قرن اخیر ما نتوانستیم از همجواری خود با آبهای آزاد استفاده مناسبی کنیم. وگرنه از زمان هخامنشیان اینجا مسیر ترانزیت کالا بوده، تا زمان صفویه نیز این مسیر به طور طبیعی کار میکرد. این تعداد کاروانسرا در کشور برای تجار خارجی بوده اما بعد از صفویه ما نتوانستیم از این مزیت استفاده کنیم.
وی تصریح کرد: بخش زیادی از شهرهای بزرگ و معروف دنیا مانند نیویورک، بارسلون، هنگ کنگ و … کنار آبهای آزاد هستند. آبادانی، شهرنشینی و تمدن در دنیا در کنار آبهای آزاد شکل گرفته است. ولی در کشور ما طی چند صد سال اخیر پایتختها در مرکز ایران بوده، به خاطر مصون ماندن از حمله خارجی پشت رشته کوههای البرز و زاگرس پنهان شدهاند. امروز از آبادان تا چابهار حدود ۴ هزار کیلومتر کنار آبهای آزاد مرز داریم. متاسفانه بیشتر این مناطق، مناطق محروم کشور ما هستند و نتوانستیم از این مزیت خود به درستی استفاده کنیم.
حریری متذکر شد: در چند سال اخیر هم درگیریهای سیاسی که با دنیا داشتیم مانع از سرمایهگذاری در زیرساختهای مناسب برای ترانزیت کالا شده است. ما نیاز به بنادر معتبر و بروز از نظر اپراتوری و ساختوساز، خطوط ریلی مجهز، پیوسته و قابل استفاده دائم تجاری، ناوگان ریلی مناسب، جادههای مناسب، فرودگاههای بزرگ و ناوگانهای هوایی مناسب داریم؛ هیچ یک از آنها را نتوانستیم در چند دهه اخیر شکل دهیم. در نتیجه امکان بالقوه هیچ وقت نتوانسته بالفعل دربیاید.
وی در پایان اضافه کرد: عامل سیاسی برای همه این عوامل به نوعی دلیل پایهای است در چند دهه اخیر اقتصاد ما به شدت متاثر از سیاست و منازعاتی با قدرتهای بینالمللی بوده که مانع از شکلگیری سرمایهگذاری خارجی در این حوزهها شده است. الزامات لازم برای توسعه زیرساختهای ترانزیت نیز با سرمایه داخلی چندان مقدور نیست.