به گزارش خبرنگار مهر، در روزهای گذشته جواد اوجی، وزیر نفت در گفتگویی با تأکید بر اینکه امسال هم کسری گاز خواهیم داشت، گفت: در زمستان برای آنکه تولید صنایع و نیروگاهها کاهش نیابد از گاز طبیعی به سوخت مایع میرویم و از همین جهت لازم بود ذخیره سازی سوخت مایع به حد کافی موجود باشد.
با وجود آنکه وزیر نفت بر کاهش زیان صنایع تأکید دارد، اما بر اساس آمار و شواهد به نظر میرسد جایگزینی گاز طبیعی با سوخت مایع آنقدر هم بی هزینه نیست و خسارات زیادی را در سالهای گذشته در کشور به جا گذاشته است.
باید توجه داشت اینکه سال گذشته با وجود شکسته شدن رکوردهای مصرف، گاز بخش خانگی قطع نشد اتفاق خوشایندی بود ولی نباید از تبعات خسارت بار تحمیل محدودیت به سایر بخشها که تنها به طور متوسط ۱۸ درصد از گاز کشور را مصرف میکنند، غفلت کرد.
پتروشیمیها؛ اولین قربانی ناترازی گاز
قطعاً اولین بخشی که از قطعی گاز متضرر میشوند، پتروشیمیها هستند. اهمیت این صنعت از آن جهت که درآمد ارزی گستردهای که برای کشور به همراه دارد بسیار بالاست. گفتنی است
پتروشیمیها به طور متوسط ۸.۷ درصد از گاز تولیدی کشور را به عنوان سوخت یا خوراک مصرف میکنند.
در سالهای گذشته به علت مشوقهای متعدد پتروشیمیهای خوراک گازی رشد روزافزونی داشته اند. به طور مثال در حال حاضر تولید متانول در کشور سالانه ۱۲ میلیون تن است و میزان تولید متانول ایران در سال ۱۴۰۴ به بیش از ۲۳ میلیون تن در سال می رسد که این رقم معادل ۴۳ درصد از کل حجم تجارت جهانی متانول است.
در سال ۹۸ میانگین ۱۹ تا ۴۲ روز قطعی گاز در این صنعت ثبت شده که طبق برآوردهای به عمل آمده زیان ناشی از این قطعی گاز صرفاً از محل کاهش فروش محصولات پتروشیمی، ۳۲۰ میلیون دلار است، در سال ۹۹، ۵ تا ۳۵ روز قطعی گاز داشته که خسارتی ۳۱۶ میلیون دلاری به این صنعت وارد شده و در سال جاری خسارت ناشی از کاهش فروش گاز به پتروشیمیها در فصل سرد امسال، حدود ۸۰۰ میلیون دلار تخمین زده شده است.
در رابطه با سال جاری نیز احمد مهدوی ابهر، دبیر انجمن صنفی پتروشیمی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: در سال گذشته ۱۱ پتروشیمی متانولی یا اورهای که خوراک گاز طبیعی متان داشته اند دچار قطعی گاز یا محدودیت شدند و مجموعاً یک میلیون و ۲۸۴ هزار تن از محصولات به این دلیل از ظرفیت تولیدی پتروشیمی کشور کاسته شد.
وی تصریح کرد: بنابراین صنعت پتروشیمی با قیمتهای جهانی سال گذشته ۶۸۲ میلیون دلار یا ۱۶ هزار میلیارد تومان از محل قطعی گاز زیان یا عدم النفع داشته اند.
گاز طبیعی در صنایع فولادی جایگزینی ندارد
دومین صنعت مهمی که از جانب قطعی گاز آسیب میبیند، صنعت فولاد است. صنعتی که سال گذشته بیش از ۵۰ روز محدودیت بر آن اعمال شد.
وحید یعقوبی، معاون اجرایی انجمن فولاد در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: ما برای توسعه صنعت فولاد نیازمند واحدهای آهن اسفنجی هستیم که نیاز مستقیم به گاز دارد و تأمین آن یک نیاز بزرگ و چالش اساسی در هدف گذاری صنعت فولاد است.
وی با تأکید بر اینکه اما باید توجه داشت فولاد هیچ جایگزینی بجز گاز طبیعی ندارد، گفت: مثلاً در تولید نیروگاهها میشود گاز مایع را جایگزین گاز طبیعی کرد اما در فرایند تولید آهن اسفنجی به فولاد چون به روش مستقیم است جایگزین دیگری ندارد و گاز برای این صنعت به شدت حیاتی است.
یعقوبی در رابطه با زیان وارده از جانب قطعی گاز در سال گذشته گفت: کل تولید سال گذشته نسبت به سال ۹۹ که آن هم قطعیهایی داشت حدود ۲.۲ میلیون تن کاهش پیدا کرد. در واقع در سال ۱۴۰۰ هدف گذاری ۳۴ میلیون تومان بود که به حدود ۲۷.۹ میلیون تن رسیدیم یعنی نسبت به هدف حدود ۶ میلیون تن عدم النفع داشتیم.
وی افزود: بنابراین طبق قیمتهای جهانی سال گذشته حدود ۵ الی ۶ میلیون تومان زیان یا عدم النفع از جانب قطعی گاز به صنعت فولاد وارد شد.
تحمیل هزینه ۳۰۰ میلیاردی به صنایع سیمانی
صنعت سیمان بیشتر تابستانها با محدودیت برق مواجه هستند و هرچند در زمستان محدودیتی به آنها اعمال نمیشود ولی جایگزینی سوخت آنها با سوخت مایع هزینههایی را به آنها تحمیل میکند.
در این رابطه عبدالرضا شیخان، دبیر انجمن صنفی سیمان ضمن اشاره به اینکه استفاده از مازوت هزینه مضاعفی بر صنایع سیمانی تحمیل میکند، گفت: گاز در کارخانه تحویل گرفته میشود و مازوت را بایستی در پالایشگاه تحویل بگیریم؛ متوسط هزینه حمل مازوت به کارخانهها ۵۰۰ تومان است که برخی مواقع تا لیتری ۱,۰۰۰ تومان هم افزایش پیدا میکند. اما بطور متوسط بهازای هر لیتر، ۵۰۰ تومان هزینه مازاد از کارخانهها دریافت میَشود که خود نوعی زیان مستقیم است.
دبیر انجمن صنفی صنعت سیمان با بیان اینکه بطور کلی سال گذشته ۵۹۰ الی ۶۰۰ میلیون لیتر مازوت مصرف شد که بهواسطه آن حدود ۳۰۰ میلیارد هزینه مازاد به ۶۵ کارخانه سیمان خاکستری تحمیل شد، تاکید کرد: این در حالیست که هزینه گاز را ۱۵ روز الی یکماه، پس از مصرف پرداخت میکنیم اما هزینه مازوت را بصورت علی الحساب دریافت میکنند و سپس دو الی سه هفته یا یک ماه دیگر حمل کنند.
دو جنبه خسارت بار تحمیل سوخت مایع به نیروگاهها
مهمترین هزینه جایگزینی سوخت نیروگاهها با سوخت مایع، عدم النفع ناشی از عدم صادرات آن است. در سال ۱۳۹۹، مجموعاً حدود ۶.۵ میلیارد لیتر گازوئیل و ۳.۵ میلیارد لیتر مازوت در فصل سرد به نیروگاههای تحویل داده شده است و به گفته بیگی نژاد، دبیر کمیسیون مجلس شورای اسلامی با فرض هر لیتر گازوئیل ۰.۵ دلار، در این سال بیش از ۱.۵ میلیارد دلار تنها از این محل به کشور زیان خالص درآمدی وارد شده است.
همچنین اعمال سوخت مایع به نیروگاهها بر سودآوری خود نیروگاهها نیز تأثیر دارد. در اینباره سید صادق نیکو سپهر، ع ضو کارگروه سوخت سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق با بیان اینکه نیروگاهها جزو خدمات عمومی است و دولت اجازه نمیدهد به واسطه نبود سوخت تولید برق از بین برود، افزود: از نظر صنعت برق مترمکعب گاز و لیتر گازوئیل قیمتش یکی است ۱۰ تومان روی هر واحد است قیمتش هم آنقدر کم است که عملاً از نظر اقتصادی فرقی نمیکند.
این کارشناس صنعت برق با بیان اینکه با تبدیل سوخت نیروگاهها به سوخت مایع از سه جنبه آسیب میبینند، افزود: اولاً زمانی که محدودیت سوخت است رقابت تعطیل میشود یعنی کسی که سهمیه گاز دارد و کسی که به او گازوئیل دادهاند تولید میکند و نیروگاهی که گاز ندارد یا گازوئیلش در حالت اضطرار است یا حجم گازوئیلش کم است یا نیروگاههایی در سوخت مازوت مشکل داشتند (همه نیروگاهها نمیتوانند مازوت بسوزانند) نمیتوانند تولید کنند و بنابراین فضای رقابتی که با بازار برق ایجاد شده است در شرایط محدودیت سوخت عملاً تعطیل میشود.
وی با بیان اینکه قرار است هیئت تنظیم بازار برق که مسئول تنظیم کننده رقابت در فضای اقتصاد تولید برق است این موضوع را با مجموعهای از قوانین و مقررات مدیریت کنند که نیروگاهها از بابت تأمین سوختشان متضرر نشوند، گفت: وزارت نیرو، هیئت تنظیم به خوبی این کار را نکرده است. یعنی عملاً هزینه اضافه ایجاد شده بابت تعطیل شدن رقابت را بر دوش نیروگاهها گذاشته است. در واقع مجموعه قوانین محدودیت سوخت در کشور ما به نوعی است که هزینه فرصت صرف شده از نیروگاههایی که تولید نکردند را به نیروگاهها پرداخت نمیکند.
وی در پاسخ به اینکه آیا تولید برق با گازوئیل هزینه بیشتری برای واحد تولیدکننده اعمال میکند یا خیر، گفت: بله، هزینه متغیر تولید برق بر اساس واحدی به نام ساعت معادل کارکرد شناسایی میشود یعنی به عنوان مثال یک واحد ۳۳۰۰۰ ساعت معادل کارکرد ذخیره دارد، وقتی این ۳۳۰۰۰ ساعت معادل کارکرد را میسوزانید باید یک عملیات تعمیرات اساسی روی واحد انجام بدهید دوباره این مقدار در واحد به وجود میآید. از طرفی یک سری اتفاقاتی در واحد ساعت معادل کارکرد بیشتری را از واحد میسوزاند، مثل کارکردن با گازوئیل. در واقع هر یکساعتی که با گازوئیل کار میکند انگار یک و نیم ساعت با گاز کارکرده است. پس به صورت مستقیم هزینه بهرهبرداری از واحدها با سوخت گازوئیل یک و نیم برابر هزینه بهرهبرداری واحدها با سوخت گاز است.
صنایع؛ قربانیان اقلیت پرمصرف
در شرایطی که در فصول سرد بیش از ۸۰ درصد گاز تولیدی کشور صرف شبکه خانگی میشود و در شبکه خانگی نیز تنها حدود چهار درصد از این مشترکین در پلههای پرمصرف هشت تا دوازده قرار گرفته و میانگین مصرفی شش برابری در ق یاس با مشترکین کممصرف دارند. مشترکین پرمصرفی که اقلیت مطلق از جامعه را تشکیل میدهند و در مقایسه با عمده مردمی که مصرفی متعادل از گاز طبیعی دارند، مصرف بسیار بیشتری دارند، ولی مصرف نابهجای آنها موجب تحمیل خسارت گستردهای به صنایع میشود.